امیر عسگری
یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور جلاد حکومت اسلامی در مسیر برگشت از مراسم بازگشایی سدی مابین جمهوری آذربایجان و آذربایجان شرقی همراه با حسین امیرعبداللهیان، مالک رحمتی استاندار آذربایجان شرقی و محمدعلی آل هاشم در کوههای ورزقان نزدیکی شهرستان اهر بشکل کاملا بحث انگیز و مشکوکی سقوط میکند و تمامی سرنشینان هلیکوپتر کشته میشوند.
از آنجا که در حکومت جمهوری اسلامی هیچ سقوطی بدون پس زمینه نبوده قطعا گمانه زنی های مختلف در پشت پرده سقوط ابراهیم رئیسی ادامه خواهد داشت. فارغ از اینکه جزئیات سقوط هلیکوپتر رئیسی بحث های بسیاری به همراه داشته، مسئله ای که برای جامعه به تنگ آمده، تحت ستم و دادخواه خوشحال کننده است از بین رفتن جنایتکاران اسلامی همچون ابراهیم رئیسی، جلاد دادگاه های مرگ سال ۶۷ و از سردمداران چهار دهه سرکوب و کشتار بود.
زنان، خانواده های دادخواه از چهار دهه جنایت حکومت جنایتکاران اسلامی و توده های سرنگونی طلب از مرگ رئیسی جلاد خوشحال شده و با آتش بازی و رقص در سراسر ایران به حکومت بار دیگر نشان دادند که به چه درجه از سران و کلیت جمهوری اسلامی متنفر اند. خبر مرگ ابراهیم رئیسی نه تنها موجب شادی مردم در داخل بلکه موجب شادی و رقص فعالین سیاسی، نیروهای آزادیخواه و برابری طلب ساکن خارج کشور شد. شادی خانواده و بازماندگان قتل عام های دهه شصت محور مهمی از واکنش ها به کشته شدن ابراهیم رئیسی جلاد بود. به جز مردم جامعه ایران، به دلیل حضورو تلاش های تروریستی جمهوری اسلامی در منطقه، شاهد پخش شیرینی توسط مردم تحت ستم در سوریه بودیم.
ما فعالین چپ و کمونیست از شادی مردم ستمدیده و مرگ رئیسی جلاد خوشحال بوده و خواهان محاکمه سایر سران وعوامل جنایتکار رژیم منحوس اسلامی بعد از سرنگونی هستیم.
در میان شادی عموم جامعه و آزادی خواهان و برابری طلبان شاهد ارسال پیام تسلیت دول و سیاستمداران غربی از اتحادیه اروپا تا مقامات دول سرمایه داری مانند صدر اعظم آلمان«اولاف شولتز» و «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل متحد بودیم. سیاستمداران دول سرمایه داری که سالهای سال با مماشات گری و معامله با حکومتهای جنایتکاری همچون جمهوری اسلامی موجب بدبختی مردم این کشورها شدند، بار دیگر با انتشار پیام های تسلیت خود ثابت کردند هم پیاله جمهوری اسلامی بوده و به هزاران کشته و اعدام شده و هزاران ایرانی تبعیدی ساکن کشورهایی مانند آلمان دهن کجی میکنند.
آنچه برای نیروهای سیاسی چپ و کمونیست روشن است ماهیت جنایتکارانه نظام های سرمایه داری جهانی از هر جنس آن است؛ جنگ و کشتار در چهار گوشه جهان از جنگ جهانی و نسل کشی توسط حکومت نازی های آلمان، قتل عام مردم هیروشیما و ناکازاکی و کشتار مردم ویتنام توسط ارتش آمریکا، چشم پوشی به قصابی زنان، مردان و کودکان در رواندا از سوی نیروهای سازمان ملل و دول غربی تا حمایت از تروریسم دولتی و اسلامی در ایران و افغانستان و سراسر جهان و نتیجه موخر سیاستهای جنگ طلبانه دول سرمایه داری نسل کشی در غزه است. با این مختصات سیاسی بدیهی است که این سیاستمداران به همکاران خود در ایران پیام تسلیت داده و در مراسم تشییع جنازه رئیسی جلاد حضور پیدا خواهند کرد.
برخورد دول سرمایه داری و نهادهایی مانند سازمان ملل(دول) متحد در قبال کشته شدن رئیسی برای چپ و کمونیست و جامعه ای که با تجربه آلترناتیوسازی غرب از خمینی و ملی-مذهبیون در برابر انقلاب ۵۷ در کنفرانس گوادلوپ آشنا هستند، جدید نبوده که شاهد چنین رویکرد مماشاتگرانه ای باشیم .
در قبال چنین مواضع بی شرمانه دول سرمایه داری که از سر مماشات گری پیام تسلیت به جنایتکاران اسلامی میدهند و در مراسم تشییع جنازه رئیسی جنایتکار شرکت میکنند، این راست پروغرب است که علی رغم تمامی تلاش هایش برای آلترناتیوسازی از بالای سر مردم با شکست احساسی روبرو میشوند و جواب مایوس کننده ای از یار دیرینه خود (دول سرمایه داری غربی) دریافت میکند.
جناح راست-پروغرب اپوزیسیون و چهره های مطرح آن بیش از یک سال و نیم پس از خیزش شهریور ۱۴۰۱ با نهادهای امنیتی و حکومتی دول غربی جلسات مختلف برگزار میکنند تا بلکه بختی به سوی آنها باز شود واز جانب دول غربی به عنوان آلترناتیو جایگزین جمهوری اسلامی شناخته شوند، ولی با مواضع اخیر دول غربی و نمایندگان سیاسیشان در قبال مرگ رئیسی سر خورده شدند. آلترناتیو بورژوایی از آنجا که پایگاه توده ای و طبقاتی در میان مردم و طبقه کارگر و زحمتکشان جامعه ندارند چاره ای جز دخیل بستن به غرب و دول آن ندارند.
3 خرداد 1403